کریپتو پلتفرمهای لانچپد سطح جهانی و برخی از نقدشوندهترین بازارهای اسپات دنیا را ایجاد کرده است. توکنهای جدید تقریباً بلافاصله میتوانند ساخته، فهرست و معامله شوند و پس از پایان برنامههای واگذاری یا بازگشایی، معمولاً نقدشوندگی کافی برای حرکت مؤثر قیمتها وجود دارد.
با این حال، یک شکاف ساختاری در میانه چرخه عمر توکن باقی مانده است. میلیاردها دلار از تخصیصهای واگذار شده و قفلشده در حالت بلاتکلیف قرار دارند، بدون اینکه محلهای استاندارد یا شفاف برای معامله، قیمتگذاری یا مدیریت نحوه ورود آنها به گردش وجود داشته باشد.
از میزهای معاملاتی اولیه کریپتو در ۲۰۱۸ تا بازارهای جهانی امروز، ناکارآمدی و عدم شفافیت همواره نتایج نامتقارن ایجاد کرده است. بازارهای پراکنده و دسترسی نامتقارن به اطلاعات به گروه کوچکی از شرکتکنندگان اجازه میدهد ارزش را به دست آورند، در حالی که بازار گسترده هزینه را متحمل میشود. این پویایی بارها در چرخه عمر توکنها تکرار شده است، به ویژه از طریق معاملات OTC غیرشفاف و کشف قیمت خارج از زنجیره.
دارندگان بزرگ بهصورت خصوصی مذاکره میکنند، قیمتها در کانالهای بسته شکل میگیرند و نوسان در نهایت به بازارهای عمومی سرایت میکند. تا زمانی که صرافیها واکنش نشان دهند، معاملات خصوصی اغلب با ارزیابیهای کاملاً متفاوت انجام شدهاند و معاملهگران خرد در معرض این شکاف قرار میگیرند.
داراییهای سنتی مشکل کریپتو را حل کردند
مالیه سنتی این مشکل را دههها پیش حل کرده است. بازارهای عمومی نیازمند افشای شرایط جمعآوری سرمایه، تخصیصهای داخلی و عرضههای تخفیفدار هستند. پلتفرمهایی مانند Nasdaq Private Markets محیطهای ساختارمند برای معاملات ثانویه سهام خصوصی پیش از IPO فراهم میکنند، که شفافیت، نقدشوندگی منظم و کشف قیمت مسئولانه را تضمین میکند.
درس ساده است: بازارهای سرمایه سالم به یک لایه ثانویه روشن بین صدور و معامله باز نیاز دارند. کریپتو عمدتاً این مرحله را دور زده و مستقیماً از صدور توکن به صرافیهای اسپات و بازارهای پرپچوال منتقل شده است. این ساختار برای سفتهبازی مؤثر است، اما چندان به مالکیت پایدار یا نقدشوندگی بلندمدت کمک نمیکند.
نبود یک بازار میانه عمر نتایج قابل پیشبینی ایجاد کرده است، از جمله شکافهای مداوم قیمتی بین بازارهای عمومی و خصوصی، معاملات خاکستری که دشوار نظارت میشوند و ارزیابیهای ناسازگار در پلتفرمها.
RWAs شکاف را غیرقابل چشم پوشی کردهاند
رشد داراییهای واقعی (RWA) مسئله را برجستهتر کرده است. اعتبار توکنیزهشده، بدهی خصوصی، اوراق خزانه و ابزارهای با بازده، بهعنوان پلی بین کریپتو و مالی سنتی معرفی میشوند. از نظر تئوری، RWAs برای بازارهای درون زنجیرهای ایدهآل هستند، زیرا با جریان نقدی پشتیبانی میشوند و برای سرمایهگذاران آشنا هستند.
اما در عمل، اکثر توکنهای RWA هنوز نقدشوندگی ثانویه قابل اعتماد ندارند. گزینههای خروج محدود است و مؤسسات مکانیزمهای قیمتگذاری استاندارد و قابل اعتماد در مقیاس ندارند. بدون یک بازار میانه کارآمد، توکنیزه کردن خطر دارد که تنها به یک اثبات فنی باقی بماند و تبدیل به زیرساخت مالی پایدار نشود.
برای جذب سرمایه قابل توجه در چندین زنجیره، نقدشوندگی باید نه تنها در زمان صدور و بازخرید، بلکه در طول دوره نگهداری نیز وجود داشته باشد. این نیازمند بازارهای ثانویهای است که بتوانند قفلها، رعایت مقررات، KYC و قوانین توزیع را بهصورت برنامهریزی شده اجرا کنند، نه از طریق توافقهای موردی.
بازار میانه عمر کریپتو چه باید ارائه دهد
یک بازار میانه عمر کارآمد نیازی به بازتولید بوروکراسی سنتی درون زنجیره ندارد. باید ماهیت برنامهپذیر داراییهای دیجیتال را منعکس کند. صادرکنندگان به دید بر فعالیت معاملاتی و قوانین قابل اعمال نیاز دارند، شرایط واگذاری و قفل باید بهطور طراحی قابل اجرا باقی بمانند و قیمتگذاری شفاف باشد. رعایت مقررات باید در قراردادهای هوشمند گنجانده شود، نه از طریق کاغذبازی.
دسترسی نیز به همان اندازه حیاتی است. امروزه بازارهای ثانویه برای توکنهای قفلشده توسط مؤسسات با ترازنامه و زیرساختهای لازم برای مذاکره خصوصی سلطه دارند و معاملهگران خرد به ندرت فرصتهای مشابهی میبینند.
یک بازار میانه عمر طراحی شده خوب، دسترسی را گسترش میدهد بدون اینکه سفتهبازی بیش از حد تشویق شود. شرکتکنندگانی که حاضر به پذیرش قفل، تخصیص سرمایه و دید بلندمدت هستند، باید از قیمتگذاری بهتر بهرهمند شوند، همانطور که در بازارهای سنتی اتفاق میافتد. هیچ دلیل ساختاری وجود ندارد که کریپتو متفاوت عمل کند یا این فرصتها فقط برای گروه کوچکی از صندوقها محفوظ باشد.
چنین سیستمی به دارندگان اجازه میدهد توکنهای قفلشده تخفیفدار را از طریق مکانیزمهای شفاف و آگاه به صادرکننده دریافت کنند، تحت شرایط توافق شده نگه دارند و با تغییر شرایط مجدداً فهرست کنند. هر معامله در زنجیره رخ میدهد و مذاکرات غیرشفاف را با فعالیت بازار قابل تأیید جایگزین میکند.
هزینه نادیده گرفتن این شکاف
اگر این خلأ ساختاری ادامه یابد، کانالهای OTC همچنان بر نقدشوندگی ثانویه سلطه خواهند داشت. نوسان بیشتر تحت تأثیر شوکهای اطلاعاتی خواهد بود تا اصول بنیادی و عدم تقارن اطلاعات ادامه خواهد یافت.
پذیرش RWA احتمالاً کند میشود زیرا مؤسسات در سرمایهگذاری در داراییهایی بدون مکانیزم ورود و خروج قابل اعتماد تردید دارند. ریسک در تعداد محدودی از توکنهای بزرگ متمرکز باقی میماند، در حالی که نهادهای نظارتی با ابزارهای سختگیرانه به فعالیتهای سایه پاسخ میدهند.
در این سناریو، کریپتو ممکن است ناکارآمدترین جنبههای مالی سنتی، شامل عدم شفافیت و مزیت داخلی، را به ارث ببرد، بدون اتخاذ حفاظتی که بازارهای سنتی را مقاوم کرده است.
هر سیستم مالی بالغ به یک لایه ثانویه ساختارمند وابسته است. برای اینکه کریپتو به زیرساخت مالی بلندمدت تبدیل شود نه صرفاً به یک عرصه سفتهبازی، باید پیوستگی بین صدور و معاملات صرافی ایجاد کند. مدل بازار خصوصی سبک Nasdaq که برای داراییهای برنامهپذیر سازگار شده باشد میتواند توکنها را به میانه عمر قابل پیشبینی، دسترسی عادلانه و نقدشوندگی پایدار برساند، تخصیصهای قفلشده را از ریسک پنهان به موجودی قابل مشاهده تبدیل کند و تعیین کند آیا بازارهای Web3 بالغ میشوند یا ناکارآمدیهای گذشته را تکرار میکنند.
آماده شروع معاملات فارکس هستید؟ امروز به iXBroker بپیوندید و سفر معاملاتی خود را آغاز کنید!